Montag, 21. Mai 2012

  • با شمایم نشنیدید ؟ جوابم بدهید

    تشنگی کشت مرا جرعه ی آبم بدهید

    تشنه ام وای اگر آب به دستم نرسد

    دست کم آب ندادید سرابم بدهید

    سال ها هست که این شهر به خود مست ندید

    عقل ارزانی تان باد شرابم بدهید

    درد عشق است که جز مرگ ندارد مرحم

    چوبه ی دار مهیاست طنابم بدهید

    خواب تا مرگ،کسی گفت فقط یک نفس است

    قسمتم مرگ نشد فرصت خوابم بدهید

    گفته بودید که هر جرم عذابی دارد

    عاشقی جرم بزرگی ست عذابم بدهید

Keine Kommentare:

Kommentar veröffentlichen